قم نيوز : قم نیوز: یازدهمین روز از محرم الحرام، روز تجلیل از اسرا و مفقودان است تا یاد و خاطره غیورمردان و غیورزنان آزاده همه ادوار تاریخ و در همه زمانها گرامی داشته شود.
به گزارش قم نیوز نامگذاری امروز تا آنجا مهم و متناسب نشان میدهد که رهبر حکیم انقلاب هم درباره عظمت آن فرمودهاند:
"یقینا یکی از مناسبتهای مهم جمهوری اسلامی که بسیار هم دارای تناسب است، همین روز اسرا و مفقودین است که با خاطره تاریخی آن مناسبت دارد.
همه میدانید که در روز یازدهم محرم، یکی از عظیمترین فاجعههای تاریخ اسلام به وقوع پیوست. اسارتی اتفاق افتاد که نظیر آن را دیگر ملت و تاریخ اسلام ندید و به آن عظمت هم نخواهد دید. کسانی اسیر شدند که از خاندان وحی و نبوت و عزیزترین و شریفترین انسانهای تاریخ اسلام بودند. زنانی در هیأت اسارت در کوچه و بازارها گردانده شدند که شأن و شرف آنها در جامعه اسلامی آن روز نظیر نداشت. کسانی این عزیزان را به اسارت گرفتند که از اسلام بویی نبرده بودند و با اسلام رابطهای نداشتند و خبیث ترین و پلیدترین انسانهای زمان خود بودند. در روز یازدهم محرم، خاندان پیامبر و علی علیهماالسلام اسیر شدند و این خاطره، به عنوان یکی از تلخ ترین خاطرهها، برای ما تا امروز مانده است و خواهد ماند."
اینچنین است که امروز را به نام "روز تجلیل از اسرا و مفقودان" نامگذاری کردهاند روزی که پژواک صدای آزادمردان و آزادزنان در قله تاریخ حماسه و خون است:
میخواستم شعری بگویم در هوایت
شعری برای جاودان بانگِ رهایت
یک مثنوی از دستهای مهربانت
منظومه ای بالابلند از چشمهایت
میخواستم شعری ... ولی شرمنده هستم
شرمندهتر از اینکه میخوانم برایت
وقتی زمین، بر گامهایت بوسه میزد
میریخت گُل، هفت آسمان، بر رد پایت
نورِ خدا در سینهات تا شعله ور شد
صد کهکشان، گرما گرفت از روشنایت
طومارِ تاریکی و درد و رنجِ انسان
پیچیده شد در هم، به اعجازِ دعایت
خواب جهان، آشفته شد، وقتی که پیچید
در قلّه تاریخ، پژواک صدایت
در حقیقت یازدهم محرم الحرام هر سال را به احترام اسیران جنگی و مفقودان آن و همزمان با مصیبت جانسوز اسارت اهل بیت خاندان رسالت و ولایت(ص)، به این عنوان نامگذاری کردهاند تا در این روز، یاد همه اسرا و مفقودان مظلوم در سرتاسر جهان، گرامی داشته شود.
در تاریخ دفاع مقدس هشت ساله نظام مقدس جمهوری اسلامی هم، آزادگان و مفقودان زیادی دیده میشوند؛ آنان که آزادگی، یعنی راه و رسم عدل الهی را صبورانه به جان خریدند و در این راه، پافشاری کردند:
به یاران آزاده از ما درود
بخوانید ای دوستان این سرود
سرود دلیران آزاده را
به راه وطن جان و سر داده را
بخوانید این قصه راستان
ز آزادگی سر کنم داستان
چو آزادگی پاکبازی بُوَد
ره و رسم آن سرفرازی بود
درودم به آزادگان جهان
به آن پاکبازان روشن روان
به آنان که کردند جان را فدا
به راه عدالت به راه خدا
پس آنان که در مُلک آزادهاند
به برپایی داد، جان دادهاند
که آزادگی راه و رسم خداست
ره عدل و داد است، این راه راست
اما یازدهم محرم الحرام در حقیقت یادآور اسارت پدران و یا حتی مادران آزاده ای هم است که امروزه و یا در هر روز از تاریخ، در هر نقطه از جهان، طعم تلخ اسارت را به ظلم میچشند و هر لحظه از خزان پاییز را به شوق بهاری دوباره سپری میکنند و در عین حال، چشمانی هم هوشیارانه در انتظار دیدار دوباره آنهاست:
ای پدر! ای حماسه جوشان!
اسوه غیرت و فداکاری!
دوست دارم دوباره بنویسم
از تو، از روزهای بیداری
روزهایی که نام مردان را
از گلوی تفنگ میخواندند
مادران هم برای لالایی
مثنویهای جنگ میخواندند
شوق پرواز در تو جاری بود
شور میدان، شبی اسیرت کرد
پدرم! ای جوانترین آیه!
غم ماندن چقدر پیرت کرد
تو نبودی کنارمان امّا
خاطراتت چقدر جاری بود
سهم ما از تو قاب عکسی سرخ
سهم ما از تو بی قراری بود
جسم پاکت اسیر بود امّا
جامه سرخی از پریدن داشت
تار و پود تو آسمانی بود
"ربّنا"یت چقدر دیدن داشت
نفْس خود را اسیر میکردی
میسرودی شُکوه دیگر را
سجدههای تو فاش میکردند
اشتیاق جهاد اکبر را
خاک دشمن همیشه شاهد بود
روحت آزاده بود؛ آزاده
حرفهای امام یادت بود
جانت آماده بود، آماده
گاه در بند عشق بودن نیز
اوج آزادی است، آزادی
اوج آزادگی ست آن درسی
که به زندانِ زندگی دادی
سالهای اسارتت بی شک
با تب انتظار طی میشد
فصل سنگین برگ ریزان هم
به امید بهار طی میشد
حال در هر سپیده میبینیم
روی ماه تو ماهتر شده است
پای شیطان شکسته، باور کن
دشمنت رو سیاه تر شده است
این اسیران، در حقیقت ادبیات پایداری را روایت کردهاند و افرادی هستند که باید درس زندگی را از مجاهدت آنان آموخت:
زخمهایت روایتی سُرخ اند
میستاییم زخم جاری را
روی پیشانی تو میخوانیم
ادبیّات پایداری را
نامگذاری امروز اما در کنار نام مظلوم "اسیر"، عنوان "مفقود" را نیز با خود به همراه دارد. هشت سال دفاع مقدس ما اگرچه به ظاهر اسیر دیگری ندارد؛ اما هستند مفقودانی از آن ایام شور و حماسه که هنوز خانوادههای آنان و البته تمام ایرانیان عزیز، چشم انتظارشان هستند تا خبری از آنان برسد؛ مفقودانی که در ظاهر، در جایی پنهان شدهاند؛ اما در باطن امر، "جاوید الاثر"انی ماندگارند که تاریخ حماسه و نور، تا ابد مدیون آنهاست و همیشه "معلوم" خواهند ماند:
ای پیش پرواز کبوترهای زخمی
بابای مفقود الاثر! بابای زخمی!
توی کتابم هر چه بابا آب میداد
مادر نشانم عکس توی قاب میداد
برگرد تنها یک بغل بابای من باش
ها! یک بغل برگرد، تنها جای من باش
ای دستهایت، آرزوی دستهایم
ناز و ادایم مانده روی دستهایم
شاید تو هم شرمنده یک مشت خاکی
یک مشت خاک بی نشان و بی پلاکی
عیبی ندارد خاک هم باشی قبول است
یک چفیه و یک ساک هم باشی قبول است
امشب عروسی میکنم جای تو خالی
پای قباله، جای امضای تو خالی
ای عکسهایت روی زخم دل، نمک پاش
یک بار هم بابای معلوم الاثر باش
باید اعتراف کرد که در این مسیر، صبوری خانوادههای مفقودان، آنچنان سترگ است که هیچکس جز خود آنان، این آزمایش بزرگ را درک نمیکند؛ آزمایشی که همچنان ادامه دارد.
اینگونه است که یاد اسیران و مفقودان جاودان، و در راس آنان اسیران خاندان اهل بیت (ع)، تا ابد با ما همراه خواهد بود؛ اسیرانی که اگرچه اسارت برای آنان سخت و طاقت فرساست، اما با صبر و بردباری مثال زدنی خود، درسی جاودانی به همگان میدهند تا تاریخ حماسه و دفاع مقدس – و از جمله هشت سال دفاع مقدس ملت ایران و همچنین دفاع مقدس امروز مسلمانان در برابر جریانات انحرافی و تکفیری - تا ابد، مدیون آنان باشد و رهروان این راه بدانند که با کوهی از خاطرات ترک خورده هم، نباید دل به پاییز سپرد و باید سربلند ماند:
سراپا اگر زرد و پژمردهایم
ولی دل به پاییز نسپردهایم
چو گلدان خالی لب پنجره
پر از خاطرات ترک خورده ایم
اگر داغ دل بود، ما دیده ایم
اگر خون دل بود، ما خورده ایم
اگر دل، دلیل است، آورده ایم
اگر داغ، شرط است، ما برده ایم
اگر دشنه دشمنان، گردنیم
اگر خنجر دوستان، گرده ایم
گواهی بخواهید، اینک گواه
همین زخمیهایی که نشمرده ایم
دلی سربلند و سری سر به زیر
از این دست، عمری به سر برده ایم