شنبه ۱۲ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۰۹:۳۹
کد مطلب : 70707
منبع : ایسنا

هجوم وحشیانه شاخ‌های روان پریش به فرهنگ و تمدن ایرانی

قم نيوز : پدیده شاخ‎های اینستاگرامی در سال‌های اخیر، تهاجمی عمیق به ساحت فرهنگ عمومی، دینی و تمدنی ایران زمین بوده است.
هجوم وحشیانه شاخ‌های روان پریش به فرهنگ و تمدن ایرانی
هجوم وحشیانه شاخ‌های روان پریش به فرهنگ و تمدن ایرانی
به گزارش قم نیوز فضای مجازی این روزها به بخش عظیمی از اوقات حقیقی زندگی بشر امروز به خصوص جهان سوم مبدل شده است، فضایی که بیش از پیش به سمت حقیقی شدن و تاثیرگذار بودن پیش می رود، تا حدی که امروزه بسیاری از ناملایمتی‎ها و آسیب های اجتماعی و فرهنگی و اخلاقی را نیز به آن منتسب می‌کنند.

برخی نیز بر این باور هستند که فضای مجازی با آلات و ابزارش به همان اندازه که استعداد تولید ناهنجاری دارد، می‌تواند زمینه ساز ایجاد مشاغل و فرصت های جدید باشد؛ می تواند هزینه‌های آموزشی را به حداقل برساند و به افزایش آگاهی‌های اجتماعی کمک کند.

سوای همه آنچه در فضای عینی، ذهنی و علمی در خصوص فضای مجازی مطرح است باید از پدیده خوش شناسی در ایران نام برد به نام اینستاگرام؛ این پدیده خوش شانس به رغم اینکه از قوی ترین و پر مخاطب ترین ورودی های فضای مجازی در کشور است و اوقات بسیاری از مردم ما را صرف خود می کند، در همه این بالا وپایین‌های بست و ضبط و ممنوعیت و فیلتر جان سالم به درد برد و همچنان بر ترک تازی خود ادامه می دهد.

یکی از تولیدات مضحک این فضا، تولید پدیده ای بود به نام «شاخ های اینستاگرامی» که از دو سال پیش به سمت تنوع، گستردگی و پیچیده تر شدن پیش رفت؛ به حدی که امروز فضای تهوع آوری را ایجاد کرده است که حتی طرفداران آزادی بیان و تصویر هم دیگر تاب دیدن حرکات زننده و غیر اخلاقی آن‌ها را ندارند.

سوال این است که این پدیده چگونه شکل گرفت و به کجا می رود؟
1-   آنچه در صفحات مجازی این افراد به چشم می خورد، تلاش گسترده این گروه برای دیده شدن است؛ این دیده شدن نیز گاهی به منافع اقتصادی و مادی مرتبط است و گاهی نیز صرفا برای تبدیل شدن به یک چهره معروف

2-   این افراد شیوه های مختلفی را برای مطرح شدن خود انتخاب می کنند؛ برخی با ساخت کلیپ های طنز، برخی با تغییر چهره که آنها را به اشکال خارج از حد تصور مبدل می کند، برخی از آنها با عمومی کردن خصوصی ترین روابط خود سعی در دیده شدن می کنند و عده ای با نمایش های زننده سعی می کنند که به چشم مخاطبان بیایند، حال این زنندگی چه با رفتارهای مستهجن چه با خودتحقیری شخصیتی به دست می آید.

3-   این افراد از پس این دیده شدن به چند دسته تقسیم می شوند؛ نخست گروهی هستند که با اموال پدرشان دست به کارهای محیرالعقول و خودنمایی فرهنگی می زنند که این دسته جزو منفورترین افراد هستند زیرا با توجه به ضعف شخصیتی این گونه افراد، مردمی که در مشکلات اقتصادی سالهای اخیر دست و پنجه نرم می کنند به هیچ عنوان پذیرای آنها نیستند.

گروه دوم افرادی هستند که با استفاده از شرکت ها و برندها برای خود تبلیغات می کنند و پس از اینکه فاز اول مشهور شدن یعنی خودنمایی و حرکات عجیب وغریب با موفقیت انجام شد سعی می کنند از این شهرت برای تبلیغ و کسب درآمد استفاده کنند؛ گروهی دیگر از پس این شهرت برای تجربه های جدید و روابط جدید با افرادی که ضعف شخصیتی آنها بیشتر از خود این افراد است استفاده می کنند که هر روز شاهد این اغفال‌ها هستیم.

4-   آنچه که این افراد در این صفحات نمایش می دهند نیز در سالهای اخیر به شدت در حال تغییر است که متاسفانه برخی از آنها برای کسب شهرت در این فضا دست به هرکاری می زنند؛ از جلوه گری با لباس های سخیف و خود نمایی که تا کنون در فرهنگ رسانه ای ایران سابقه نداشته است تا نمایش خصوصی ترین روابط و عادی سازی این حرکات؛ این موضوع نشان از عمق تغییرات زیرپوستی است که در این فضا در حال شکل گیری است که اگر مراقبت‌ها و روشن گری های لازم در همین فضا و فضای حقیقی نباشد قطعا در لایه های مخلتف اجتماعی نیز رسوخ خواهد کرد.

5-   در این مدت مسایلی در این صفحات دیده می شود که پرده دری و هتاکی و به اصطلاح بی حیایی را به حد اعلی رسانده اند؛ چیزهایی که حتی در این چهل سال پس از انقلاب حتی کسانی که در شبکه های معاند هم درمقابل مسائل فرهنگی انقلاب اسلامی نمایش دادند نیز دیده نشده است؛ در واقع امروز حتی همین شبکه ها نیز از این پدیده ها در عجب و انگشت به دهان مانده اند.

6-   برخی دیگر در این صفحات با حرکات غیر معمول خود را به دیوانگی های آنی زده و سعی می کنند که با اینکار برای خود جلب بیننده کنند؛ جالب است که اکثر آنها هم با سواستفاده از برخی از افراد چنین کاری انجام می دهند و تعداد زیادی از آنها هم پس از مدتی کاملا چهره واقعی خود را نشان می دهند تا مردم هم بدانند که آنها فقط برای جذب مخاطب دست به این این کارها می زنند.

7-   نکته بعدی نوع برخورد با این به اصطلاح شاخ ها است که در این مدت تبعاتی نیز داشته است؛ خوشبختانه مسئولان ما نیز به بلوغ واکنشی در مقابل این نوع پدیده ها رسیده اند و در این مدت با مدارا و برخورد با برخی از آنها به نوعی آنها را متوجه کرده اند که رفتارهای آنها تحت نظر است زیرا این افراد با سواستفاده از هر نوع برخورد و تذکری سعی می کنند که با مظلوم نمایی های گسترده هم فضای کشور را متشنج کنند و هم با بیان اینکه در ایران آزادی عمل وجود ندارد خوراک رسانه های غربی و خودفروخته های فرهنگی را فراهم کنند و هم بهترین راه را برای جلب نظر کشورهای دیگر برای پناهندگی جلب کنند.

8-   بسیاری از مخاطبان این گروه نیز عنوان می کنند که صرفا برای خنده به آنها صفحاتشان را باز می کنند ولی قطعا تکرار مکررات در استفاده از قالب های عریان گری می تواند به عادی شدن این رفتارها در فضای فرهنگی خصوصی و مجازی نیز منجر شود و قطعا در آینده برخورد و کنترل این وضعیت به مراتب سخت تر خواهد بود.

9-   این افراد برای انجام راحت تر برنامه های سخیف خود به هرنحو ممکن به کشورهای همجوار عزیمت می کنند که به راحتی در این فضا به فعالیت های خود ادامه دهند ولی نکته جالب این است که این فعالیت ها به حدی افزایش می یابد که کشوری مثل ترکیه هم دو نفر از معلوم الحالان این فضا را نیز اخراج می کند.

10-  آمار این افراد به خصوص دختران و پسرانی که سعی داشتند با نمایش تحریک آمیز جلب توجه کنند به شدت افزایش یافته است و اگر قبلا چند نفر معدود  از این افراد در خارج از کشور حضور داشتند متاسفانه امروز تعداد آنها بیشتر شده است و قطعا به دلیل کثرت، کار سخت تری هم برای خود نمایی دارند که با توجه به ضعف شخصیتی که دارند باید در آینده منتظر حرکات عجیب و غریب تر و هولناک تری از نظر فرهنگی نیز بود.

11- آنچه در پس این صفحات مایه تاسف بیشتر است آنکه برخی از این صفحات دارای فالورهای میلیونی هستند که این مساله دو آسیب بزرگ را در خود دارد؛ نخست توهم خود معروف و محبوب پنداری که به لحاظ این تعداد فالور(دنبال کننده) در این اشخاص ایجاد می شود و دوم نشان دهنده عمق این آسیب است که ضعف تحلیلی و افق دید برخی چگونه باعث می شود که طرفدار چنین افرادی باشند و از آن‌ها الگو بگیرند، همچنین آن‌ها را به نوعی در باد غرور شناور کنند.

به هر ترتیب این گروه، به شدت کشور و فضای فرهنگی کشور را به سمت سقوط فرهنگی می‌برند زیرا بسیاری از ولنگاران غربی هم در مقابل هتاکی و پرده دری این واماندگان روحی و اخلاقی که عقده های فرورفته شخصیتی خود را با این رفتارها فریاد می زنند کم می آورند.

برخورد نرم و استفاده از قالب های مختلف در برخورد با این پدیده باید با همفکری گروه های علمی و متخصصان و کارشناسان حوزوی و دانشگاهی و همچنین فعالان عرصه فضای مجازی و جنگ نرم دنبال شود تا با شناخت راه های مقابله به نوعی عمل کنیم که هم به مطرح تر شدن آنها کمک نکنیم و هم بتوانیم از آسیب های این شکل رفتارها در جامعه کم کرده و محافظت و اجتماعی و فرهنگی را به شکل فراگیر توسعه دهیم.

یادداشت: محسن صفری

انتهای پیام/138
https://qomnews.ir/vdca00n0.49nww15kk4.html
نام شما
آدرس ايميل شما