شنبه ۲۳ تير ۱۳۹۷ ساعت ۱۳:۴۶
کد مطلب : 66344
منبع : خبرگزاری مهر

جایی برای داشتن یک زیست هنری/ تلاش برای تولید کار ارزشی و دینی

قم نيوز : خانواده هنری تبلیغی عقیق با آموزش حین تولید به هنرمندان دغدغه‌مند و با استعداد زمینه‌های تولید کار هنری فاخر و ارزشمند را فراهم کرده است.
جایی برای داشتن یک زیست هنری/ تلاش برای تولید کار ارزشی و دینی
جایی برای داشتن یک زیست هنری/ تلاش برای تولید کار ارزشی و دینی
به گزارش قم نیوز  دستی خون آلود روی آسفالت خیابان است، دوربین از سوژه دور می‌شود، دختری با صورت روی زمین افتاده است، خون دورتادورش را گرفته، جوانی از وضعیت نیمه جان دختر فیلم می‌گیرد، زنی که معلوم است دختر را نمی‌شناسد بالای سرش مضطرب کمک می‌خواهد و مردی در حال خبر کردن اورژانس است، این صحنه آغازین فیلم کوتاه «لحظه آخر» است که روز جمعه در مراسم اختتامیه اولین دوره مدرسه عقیق به نمایش گذاشته شد.

مدرسه‌ای که با همت خانواده هنری تبلیغی عقیق و با حضور جمعی از هنرمندان در استان قم ایجاد شد که زمینه‌ای را ایجاد کند تا جوانانی که آموزش‌های هنری دیده‌اند اما امکان کار و تولید برایشان هنوز به وجود نیامده، بتوانند در عرصه تولید و کار هم قدم بگذارند.

مجموعه‌ای که از سال ۹۳ و با حضور تعدادی طلبه که هر کدام در حوزه‌ای از هنر دستی بر آتش داشتند روی پای خود ایستاد و حالا بیش از ۴ سال است که به تولیدات هنری ازجمله فیلم، داستان، فیلمنامه، موشن گرافی و تولیدات هنری دیگر با محتوای دینی و ارزشی می‌پردازد.

حمایت از تولید کار هنری دینی و ارزشی

حجت الاسلام حسین سلیمانی، ایده‌پرداز و مؤسس خانواده هنری تبلیغی عقیق، می‌گوید که این مجموعه به دنبال این است که با آموزش تولید محور زمینه‌های فعالیت هنری افراد مستعد را فراهم کند.

 به گفته وی مؤسسات و مراکز آموزشی بسیاری در کشور وجود دارد که آموزش از ابتدا است اما معمولاً بعد از مدتی با ریزش مواجه هستند به همین دلیل عقیق از این تجربه استفاده کرده و تلاش می‌کند افراد، با تولید کردن یاد بگیرند، مانند کلاس خط که در آن بخش تئوری بسیار کمرنگ است، در دوره‌های آموزشی مدرسه عقیق هم از همان ابتدا در تکالیف عملی‌ای که به هنرجویان داده می‌شود تلاش می‌شود ذره ذره سطح هنری هنرجویان افزایش پیدا کند.

مربی محوری یکی از خلأهای مؤسسات هنری است و همراهی استاد و شاگرد در کلاس درس خلاصه می‌شود

حجت الاسلام سلیمانی اعتقاد دارد که مربی محوری یکی از خلأهای مؤسسات هنری است، به طوری که همراهی استاد و شاگرد در کلاس درس خلاصه می‌شود در حالی که عقیق بر استفاده از کلمه مربی تأکید داشته و معتقد است که مربی با معلم و استاد تعریف متفاوتی دارند و در تعریف مربی بر خلاف دو تعریف استاد و شاگرد این ارتباط تربیتی و دو سویه بین مربی و شاگرد بیرون از کلاس هم ادامه پیدا می‌کند.

وی در حالی از خلأهای موجود در فضای آموزش هنری کشور می‌گوید که دستیابی به همین فضا نیز با توجه به قیمت‌های کلاس‌های آموزشی برای بسیاری از افراد مستعد دست یافتنی نیست، این در حالی است که هنرجویان مدرسه عقیق بدون پرداخت هزینه و در قبال کار هنری که با همکاری عقیق تولید کرده‌اند آموزش می‌بینند.

جای خالی زیست هنری

مؤسس خانواده هنری تبلیغی عقیق معتقد است که هدف از این فعالیت نه تنها آموزش هنر بلکه آموزش زیست هنری است، به این معنا که فعالیت و انجام دادن کار فرهنگی هنری تبدیل شود به زیست افراد مانند غذا خوردن و خوابیدن، وقتی کاری به زیست ما تبدیل شود برای انجام دادن آن چندان فکر نمی‌کنیم و جز زندگی ما می‌شود و حالا اگر تولید محصول هنری و فرهنگی فاخر دینی تبدیل شود به زیست برخی از هنرمندان دیگر نمی‌توانند از آن فاصله بگیرند و دیگر مسئله این نیست که کسی از آن‌ها حمایت می‌کند یا نه یا اینکه مؤسسات دیگر چه کاری انجام می‌دهند و یا اینکه پولی وجود دارد یا نه بلکه این کار تبدیل به زیست می‌شود و به هر ابزاری فرد سعی می‌کند این کار هنرمندانه را انجام بدهد چرا که به زیست وی تبدیل شده است و اگر نداشته باشد انگار زندگی وی با خلل ایجاد شده است.

آن طور که سلیمانی می‌گوید: برای پرورش هنرجو در مدرسه عقیق برای هر فرد نسخه خاص خود پیچیده می‌شود، برای انجام دادن این کار هم علاوه بر تجربه تدریس و هنرجویی که در مؤسسات مختلف داشتیم مطالعه بسیاری انجام دادیم؛ روند فعالیت اکادمی‌های موفق از جمله آکادمی فیلم نیویورک و استودیو فیلمنامه نویسی هالیوود آمریکا را مطالعه کردیم و بر اساس بومی‌سازی اطلاعات فضای آموزشی مدرسه را طراحی کردیم.

وی معتقد است که این روش تا به امروز موفق بوده است به طوری که برای مثال افرادی که تا به حال دوره فیلمنامه نویسی چندانی شرکت نکرده بودند اما با مدت زمان کوتاهی توانستند فیلمنامه بنویسند، آن هم با حدی از کیفیت که ارزش تولید شدن را داشته باشد.

ابزار و نیروی انسانی، نیاز فیلم سازان جوان

جابر نوری یکی از همین هنرجویانی است که با همکاری با خانواده عقیق توانسته است علاوه بر آموزش عملی کارگردانی فیلم کوتاه خود را از روی فیلمنامه یکی دیگر از هنرجویان عقیق تولید کند.

کارگردان جوان ۲۸ ساله‌ای که حالا با حضور در اولین دوره آموزشی مدرسه عقیق فیلم کوتاه خود «لحظه آخر» را بعد از دو اثر دیگرش «باهم» و «ماجرای دست‌ها» به ثمر رسانده است.

او که فیلم سازی را پیش از این هم به صورت آکادمیک خوانده و فارغ التحصیل فیلم سازی از مدرسه اسلامی هنر است، معتقد است مهمترین ویژگی مدرسه عقیق نسبت به مراکز هنری دیگر که آن را متمایز می‌کند، آموزش ضمن تولید آن است که امکان ورود به دنیای کار را برای جوانان فراهم می‌کند و ابزار و نیروی انسانی مورد نیاز برای تولید یک کار خوب را برای هنرجوهای خود فراهم می‌کند و تا به نتیجه رسیدن کار کنار هنرجو می‌ماند.

ضعف در تولید محتوای هنری دینی و ارزشی خلأ بزرگی است که سال‌هاست مؤسسات رنگارنگ فرهنگی نتوانسته‌اند راه چاره‌ای برای آن بیابند

علی آهنگری یکی دیگر از هنرجویانی است که فنون بعد از طی کردن دوره آموزشی مدرسه عقیق حالا فیلمنامه‌اش در صف تولید است، او هم اعتقاد دارد که اعتماد مجموعه عقیق به او این جسارت را داده است که خود را فیلمنامه نویس بنامد.

او می‌گوید: استارت فیلمنامه رو قبل از عقیق زده بودم و دوره‌های بسیاری هم شرکت کرده بودم و می‌توانستم قلم به دست بگیرم و بنویسم، فیلمنامه بنویسم، اما برای دل خودم. تا اینکه بعد از آشنایی با این مجموعه، نگرشم به نگاشتن تغییر کرد، تصورم از فیلمنامه گسترش پیدا کرد و حالا هم می‌نویسم ولی این بار برای ساخته شدن.

این جوان ۲۳ ساله که حالا سطح دو حوزه را می‌گذارند و وارد وادی هنر شده است، اعتقاد دارد که عنوانی که عقیق برای خود انتخاب کرده است، یعنی خانواده هنری تبلیغی عقیق درست اکسیر موفقیت این مجموعه است، به این خاطر که همه اعضا درست مثل خانواده برای پیشرفت و بهتر شدن یکدیگر تلاش می‌کنند.

از رؤیا یا تحقق آرزوی چاپ کتاب

تحقق رؤیای انتشار کتاب برای هر کسی که شیفته نوشتن است یک آرزوی حتی گاهی دور از دسترس است، لیلا فهیمی یکی از همین دست به قلم‌های عاشق نوشتن است که حالا عقیق سر راهش سبز شده است تا آرزویش محقق شود و نوشته‌های در قالب مجموعه روایت قم به چاپ برسد.

از علاقه‌اش به نوشتن که می‌پرسم می‌گوید: همیشه نوشتن را خیلی دوست داشتم. حتی روز اولی که کتاب‌های مدرسه را می‌گرفتم تمام داستان‌هایش را می‌خواندم، بعدها رشته دانشگاهی‌ام را هم ادبیات فارسی انتخاب کردم؛ اما دانشگاه بر خلاف تصورم ذوق نوشتنم را بال و پر نداد و بعدها حتی با داشتن دو فرزند کلاس‌های داستان نویسی را گذراندم و الفبای داستان را یاد گرفتم.

فهیمی معتقد است که همیشه به دنبال دریایی بوده است که آشنایی با عقیق انگار یک رود کوچک به آن باز کرد «تبلیغ جالب مدرسه عقیق جذبم کرد، گفته بودند در این مدرسه اصل تویی اینجا مثل هیچ کلاس دیگری که تا حالا دیدی نیست و قرار است اینجا هم کار تولید کنید و هم یاد بگیرید و این دقیقاً همان چیزی بود که من می‌خواستم»

او می‌گوید اما برای رسیدن به دریای آرزوهایش یک نجات غریق خبره نیاز بود که از آب‌های پرتلاطم اقیانوس نجاتم بدهد و آن مربی دوره داستان نویسی بود که پیش از این تجربه چاپ رمان و داستان‌های کوتاه متعددی داشت و شبیه نوزادی که تازه راه رفتن را یاد می‌گیرد آن‌قدر اشتباه نوشتیم و غلطمان گرفته شد که کم کم تاتی تاتی کردن در دنیای نویسندگی را یاد گرفتیم و حالا می‌توان گفت که راه افتاده‌ایم تا جایی که می‌توانیم با غلط‌های کمتری بنویسیم، کتاب اولمان در صف چاپ است و تیممان در حال تولید روایت‌های دیگری است.

ضعف در تولید محتوای هنری دینی و ارزشی خلأ بزرگی است که سال‌هاست مؤسسات رنگارنگ فرهنگی نتوانسته‌اند راه چاره‌ای برای آن بیابند چرا که کمتر مورد اعتماد قرار می‌گیرند و بعد از مدتی باید وسایل و تجهیزاتشان را گوشه سمساری‌ها پیدا کرد، از طرفی بخش مهمی از تولیدات فرهنگی بزرگ‌ترین نهادهای متولی فرهنگ که سهم اصلی بودجه فعالیت‌های فرهنگی کشور را در اختیار دارند نیز با ضعف‌های جدی روبروست.

همه این‌ها نشان می‌دهد انگار باز هم کار به کاردان سپرده نشده است، شاید اعتماد به هنرمندان جوان و دغدغه‌مند راهکار اصلی این مشکل باشد، جوانانی که با کسب تجربه و تولیدات فاخرشان می‌توانند تا حدودی خلأ موجود را پر کنند.

انتهای پیام/ 139
https://qomnews.ir/vdcc01qe.2bqe08laa2.html
نام شما
آدرس ايميل شما