عاشورا باعظمتترین تولید رسانهای تاریخ را به همراه داشت
به گزارش
قم نیوز برنامههای روز خبرنگار امسال به دلیل مقارن شدن با ایام عزاداری دهه اول محرم به نحو متفاوتی برگزار شد. یکی از مباحثی که در این ایام از آن یاد میشود، بحث و پرسش از انگیزه خبرنگاران از ورود و باقی ماندن در این حرفه است. آنها که با خبرنگاری آشنایی دارند میدانند «خبرنگاری» نیز مانند معلمی تنها یک حرفه نیست، بلکه اغلب فقط انگیزههای معنوی است که موجب خبرنگار شدن و خبرنگار ماندن افراد میشود.
اعظم ربانی که از خبرنگاران خبرگزاری فارس، حافظ قرآن و مربی صاحب عنوان امور قرآنی و همچنین از کارشناسان مذهبی است، علاقه خود به حرفه خبرنگاری را ناشی از یک دغدغه فرهنگی میداند.
وقتی از او پیرامون تخصص و فضای کاریاش پرسیدیم، بیدرنگ شاگردی پای دروسِ علوم قرآنی در دانشگاه را باعث افتخار دانست و از مطالعه عمیق خود پیرامون ابعاد زندگانی امامان معصوم(ع) و تدریس مباحث حفظ و تفسیر قرآن کریم، اخلاق و مشاوره خانواده، سخن به میان آورد.
به او گفتیم: چه شد که سر از حرفهی خبرنگاری درآوردید؟ او در پاسخ، به دغدغههای فرهنگیاش اشاره کرد و ضمن انتقاد از ضعف سیستم اطلاعرسانی و تبیین حقایق انقلاب به جامعه اسلامی و مردم دنیا، گفت: از ابتدا در ذهنم این بود که قلمی بر دست گیرم و زینبوار، در راه اعتلای اسلام، قرآن، اهلبیت(ع) و انقلاب اسلامی، رسانهای موّثر برای نظام اسلامی باشم و این حسّ را قبل از ورود به وادی خبرنگاری، بارها تجربه کردم.
از خانم ربانی که هنوز بیش از یک سال از ورودش به فضایِ حرفهای خبرنگاری نگذشته اخبار، مصاحبهها و مقالات بسیار ارزشی و پربازدیدی در رسانههای کشور، خصوصا خبرگزاری فارس با موضوعاتی چون حجاب و عفاف، انقلاب اسلامی، ناهنجاریهای فرهنگی، عالمان دینی، شهدای اسلام، موضوعات اجتماعی و ... منتشر شده که مورد توجه مخاطبان زیادی قرار گرفته است؛ به او گفتیم: اساسا چه ضرورتی در تقویت رسانههای انقلابی وجود دارد؟ او در پاسخ گفت: همانگونه که در اوایل انقلاب اسلامی، «جهاد نظامی» و سپس «جهاد فرهنگی و «جهاد اقتصادی»، در دستور کار نظام قرار گرفت، در گام دوم انقلاب هم «جهاد تبیین» یکی از شاخههای بارزی است که بر اساس منویات رهبر عزیز انقلاب، باید به آن توجه نمود.
وی در پاسخ به سوال ما که تقارن روز عاشورا و روز خبرنگار، چه پیامی را میتواند برای جامعه رسانهایِ کشور داشته باشد، گفت: ماجرای عاشورا، باعظمتترین تولید رسانهای در تاریخ را بههمراه داشت که تمام خصوصیتهای حرفهایِ پیام، پیامرسانی و تاثیرات بر مخاطب، در آن نهفته بوده و هست.
ربانی با مقایسه سالهای مختلف صدر اسلام و تحلیل چگونگی دشمنیهای مخالفان اسلام و قرآن افزود: همانطور که در عصر نبوی و علوی، دشمنان دین و قرآن چون ابوسفیان و معاویه، با حربه دروغ، تهمت و افترا، انواع دسیسهها را علیه پیامبر اعظم(ص) و امیرالمومنین علی(ع) داشتند، در قیام عاشورا نیز یزید و ابن زیاد، تمام تلاش خود را کردند تا با رسانههای مرسوم آن عصر، اذهان مردم را از اهداف قیام سیدالشهدا(ع)، منحرف سازند.
به اعتقاد این خبرنگار، ماجرای عاشورا و رسالت امام سجاد(ع) و حضرت زینب کبری(س) در پیامرسانی و انعکاس اهداف قیام به مردم، همه نقشههای شوم بنیامیه و یزیدیان را نقش بر آب کرد.
سوال دیگر ما از خانم ربانی این بود که آیا تفاوتی داشت که شخصیتی چون عالمه فاضله، دختر زهرا و علی علیهماالسلام، یعنی حضرت زینب(س) خبرنگار و پیامرسان کربلا باشد، یا اینکه هر کسی غیر از ایشان میتوانست این رسالت را به صورت کامل و تمام، به انجام رساند؟
وی در پاسخ گفت: اساسا امام سجاد(ع) و زینبکبری(س)، خبرنگارانی بودند که اهداف قیام سیدالشهدا(ع) را تبیین کردند و این در حقیقت همان هنر و رسالت پیامرسانی است که اگر اتفاق نمیافتاد، کربلا در کربلا میماند. بنابراین، کار حضرت زینب(س) یک حماسه بود که آن را نمیشود کمتر از کار امام حسین(ع) قلمداد کرد؛ اما در پاسخ به سوالی که گفتید باید عرض کنم که شخصیت، جایگاه و شان قافلهسالار کربلا با هیچ شخص دیگری قابل مقایسه نیست. قطعا فرق دارد که یک عالمه اسلامشناس حادثهی کربلا را روایت کند و یا یک انسان معمولی. دقّت در بازگویی مطالب، گفتگوها، بیان واقعیتها، تحلیلهای صحیح و ...، همه جزو معیارهایی هست که در چگونگی روایتگری و خبرنگاری حادثهی کربلا، اثرگذار بوده است. در یک جمله روایتگری عاشورا توسط بانویی که مسلّط به مبانی اسلام و اهداف قیام مقدّس امام حسین(ع) بود، سبب رساندن صدای مظلومیت و حقانیت حسینبنعلی(ع) و یاران باوفایش به گوش جهانیان شد.
از خانم ربانی پرسیدیم: آیا تا به حال در مصاحبههایی که گرفتهاید، تحت تاثیر شخصیت مصاحبهشونده قرار گرفتید؟
وی ضمن پاسخِ مثبت به این سوال گفت: از بانوی هنرمندِ روشندلی مصاحبه گرفتم که در عین سختیها و مرارتهای زندگی، بسیار انسان مومنه و شکرگزاری بود، این خانم بهخاطر توموری که دوران کودکی در سَرَش داشت، متاسفانه در 12 سالگی بیناییاش را از دست داده بود. بعد از اتمام مصاحبه از او پرسیدم: شما در کودکی، چندین سال از نعمت چشم بهرهمند بودید، بعد از این همه سال نابینایی، آیا دنیا را به یاد دارید؟ آسمان، طبیعت، خیابانها، مردم و... . این خانمِ روشندل گفت: بله، همهی افراد از بقّال سرکوچه، تا تکتک همه دوستانم را با جزئیات بهخاطر میآورم، تنها چهره یکنفر در خاطرم نیست و هر چه فکر میکنم او را به یاد نمیآورم وخیلی ناراحتم. از او پرسیدم: چه کسی؟ گفت: حدس بزن. گفتم: پدر یا مادرت؟ گفت: نه! بعد با لحنی لرزان گفت: خودم، خودم را به یاد نمیآورم، من در کودکی، مدتها جلوی آینه میایستادم، موهایم را شانه میزدم و با خودم حرف میزدم؛ اما الان هیچ تصویری از خودم را به خاطر ندارم، این حرف او سبب ناراحتی و تامل شدید من شد.
وقتی از خانم ربانی در خصوص سختیهای حرفه خبرنگاری پرسیدیم، او بدون تامل گفت: خبرنگار متعهد، عاشق است، عاشق نوشتن، عاشق مطالبه حق و عدالت، عاشق مردم، او با عشق مینویسد تا اثرگذار باشد و با احساس و عاطفه، قلم میزند تا صدای مردم باشد و خلاصه دنبال چیز دیگری نیست؛ اما؛ حق بدهید که کپیهایِ بدون ذکر منبع و همینطور پاککردن اسم خبرنگار، کمی انسان را ناراحت میکند.
خانم ربانی در پاسخ به این سوال که انتظار یک خبرنگار از مسئولین چیست، گفت: طبیعی است که یکی از مهمترین انتظارات ما، همکاری بیشتر این عزیزان با خبرنگاران، جهت انجام مصاحبه و گزارش است، همچنین توجه بیشتری به وضعیت حقوق کم و معیشت خبرنگاران، از انتظارات دیگر ما است.
آخرین سوال ما از خانم ربانی، به این موضوع اختصاص یافت که شما با چه نیّت و هدفی با مشکلات این هنر و حرفه، دست و پنجه نرم میکنید؟ پاسخ دقیق، معنوی و همراه با بصیرت او، اوج ایمان و اعتقاد راسخ او به اسلام و انقلاب را نشان میدهد.
وی گفت: اولا از شما بابت تهیه این مصاحبه سپاسگزاری میکنم و لازم میدانم خطاب به دشمنان این مرز و بوم اعلام کنم که این مملکت امام زمان(عج)، مملوّ از عاشقان و فدائیانی است که خود را در جبهههای مختلف نظامی، فرهنگی، علمی، اقتصادی، ورزشی و ... به خوبی نشان دادهاند.
ثانیا باید عرض کنم که مینویسم به عشق امام زمان ارواحنافداه و به عشق رهبرم. امروز که دشمنان قسم خورده اسلام و قرآن تمام تلاش رسانهای خود را گذاشتهاند تا دستاوردهای جمهوری اسلامی که ثمره با برکت خون شهیدان است را مخدوش کرده و زیر سوال ببرند، من مینویسم تا هم رزمندهای در جبههی جهاد تبیین باشم و هم بتوانم رضایت قلبی رهبر بزرگوار انقلاب که نشان از رضایت حضرت مهدی(عج) است را به دست آورم. از همینجا به مقام معظم رهبری سلام عرض میکنم و قلبا دوست دارم که اگر فرصت داشتند و قابل دانستند، برخی از نوشتههای حقیر را مطالعه فرمایند و این فرزند کوچک خود را نصیحت نمایند.
انتهای پیام / 137