پنجشنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۰۹:۴۲
کد مطلب : 105812

روایت یک هجوم فرهنگی به امت تحت هدایت حضرت موسی(ع)

قم نيوز : سرگذشت بنی اسرائیل از آن حکایت‌های عبرت آموز است که هرچه بیشتر بر آن تمرکز شود، درس‌های بیشتری از آن گرفته می‌شود. از جمله این درس‌ عبرت‌ها نحوه‌ی نفوذ فرهنگی در بنی صدر به دست حکومت فرعون است
روایت یک هجوم فرهنگی به امت تحت هدایت حضرت موسی(ع)
روایت یک هجوم فرهنگی به امت تحت هدایت حضرت موسی(ع)
به گزارش قم نیوز سرگذشت بنی اسرائیل از آن حکایت‌های عبرت آموز است که هرچه بیشتر بر آن تمرکز شود، درس‌های بیشتری از آن گرفته می‌شود. از جمله این درس‌ عبرت‌ها نحوه‌ی نفوذ فرهنگی در بنی صدر به دست حکومت فرعون است.

موج انقلاب موسی که جامعه را فراگرفت، فرعون را به این یقین رساند که دیگر نه تهدید و تطمیع، که زور و فشار هم نمی‌تواند این جریان را خاموش کند. برگ برنده‌ای به دست فرعون رسید که از نظر ابلیس جواب دادنش ردخور نداشت؛ حالا باید کاری کرد که انقلاب از درون فروبپاشد! باید کار را به دست کسی سپرد که از خود بنی اسرائیل باشد. کسی که هم مورد اعتماد موسی باشد و هم از خواص و مؤثرین در انقلاب موسی. قارون از رهبران و یاران موسی در جریان انقلاب بود که هرچند در ابتدا با او همراهی نداشت اما در میانه‌ی راه به موسی پیوست و به واسطه‌ی رابطه نزدیک خویشاوندی با او و نفوذ کلامش در میان بنی اسرائیل، تبدیل به یک از پیشگامان انقلاب موسی شد. 
 
اما فرعون توانست همین قارون را به وسیله ثروت انبوه و نامحدود به سوی خود جذب کند و به وسیله او دست روی پاشنه آشیل امت موسی بگذارد. قارون، این یار و همراه موسی در انقلاب، تبدیل شده بود به عامل نفوذی فرعون، که انقلاب موسی را به انحراف کشانده است. 
 
افسانه قورباغه پخته را شنیده اید؟ (اگر نشنیده اید، کافی است سری به علامه گوگل بزنید) روایت کاری که قارون با جامعه خود کرد، روایت همان قورباغه پخته است. چنان آرام و نرم و نازک اذهان را مسخر خود کرد و چنان چشم‌ها را مسحور کرد که امت زمانی به خود آمد که قافیه را به ثروت قارون باخته بود. 
 
جریانی که قارون از درون جامعه انقلابی به راه انداخت دو رکن داشت: جمع‌آوری مال یا به تعبیر دیگر «تجمل‌گرایی» و مصرف متظاهرانه مال یا بهتر است بگوییم «مانور تجمل»
ثروت افسانه‌ای قارون و نمایش عجیب آن ثروت، با تفاصیلی که در انتهای فصل سوم روایت انسان گفته شد، تک تک افراد جامعه را متحیر و انگشت به دهان کرد. این خیره کردن چشم‌ها همان چیزی بود که فرعون نیاز داشت؛ یک شورش اقتصادی با تأثيرات فرهنگی علیه انقلاب مستضعفان و پابرهنگان! 
هجوم نرم و آرام قارون و جریانش، مانند موریانه‌ای بی‌صدا مشغول تهی کردن جامعه‌ی امت برگزیده از درون بود. 
 
حمله‌ی جریان قارون به بدنه جامعه آنقدر بزرگ و مؤثر بود که کسی از تأثیرات این شورش در امان نباشد. از همین رو نابودی قارون باید به شکلی باشد که نه فقط قارون، که جریان به راه افتاده به دست او هم نابود شود. جریان قارونیسم باید همان‌گونه که چشم‌ها را خیره و مجذوب خود کرد، همان‌گونه خیره‌کننده نابود شود. به همین دلیل است که قارون همراه تمام ثروت بی‌شمارش در برابر چشم آحاد جامعه در زمین فرو می‌رود. این عاقبت جریانی است که با نمایش تجمل و فخر فروشی درحال نابودی جامعه‌ی انقلابی بنی اسرائیل از درون بود. 
 
بنابراین آنچه قارون را در زمین فرو برد فقط ثروتش نبود، بلکه نخوتی بود که در درون جامعه شکل گرفت و قارون با نمایش ثروتش بذر آن را در دل‌ها کاشت و با آن به جامعه انقلابی خودش هجوم برد و ذهن‌ها را تسخیر کرد. 


*محمدمهدی قبادی خبرنگار سرویس حوزه‌های علمیه 

انتهای پیام /106 
https://qomnews.ir/vdcezn8zwjh87vi.b9bj.html
نام شما
آدرس ايميل شما