پنجشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۴ ساعت ۱۱:۵۹
کد مطلب : 35781
منبع : پایگاه اطلاع رسانی قم نگار
رئیس دانشگاه قم در گفت‌و‌گو با قم نگار

بازبینی علوم انسانی ابتدای راه تحکیم پیوند حوزه و دانشگاه است

قم نيوز : قم نگار: رئیس دانشگاه قم می‌گوید: بازبینی علوم انسانی ابتدای راه تحکیم پیوند حوزه و دانشگاه است که در دانشگاه‌ها تدریس می‌شود و این کار باید بر اساس احکام، مبانی، اهداف و روش‌های اخذ شده از قرآن و احادیث اهل بیت(ع) پایه‌ریزی شود.
بازبینی علوم انسانی ابتدای راه تحکیم پیوند حوزه و دانشگاه است
به گزارش قم نگار، بیش از سه سال است که ریاست دانشگاه قم یکی از مهم ترین دانشگاه‌های دولتی کشور را بر عهده دارد اگرچه همزمان خدمت در مقام عضویت مجلس خبرگان رهبری را نیز دارد. هم زمان با طلبگی وارد دانشگاه شده و مدرک ارشد و دکترای فلسفه خود را از همین دانشگاه اخذ کرده است.

اهل میانه است و این روزها در حال گذراندن ۵۶سالگی. از دوره راهنمایی علاوه بر تحصیل به کارهایی مثل برق‌کشی و قالیبافی مشغول بوده و برای رسیدن به جایگاه امروزش سختی‌های زیادی را متحمل شده است‌؛ از جوان‌هایی که فقط درس می‌خوانند و در هیچ کار فنی‌ای توانایی ندارند گله‌مند است.

خبرنگار قم نگار، با «آیت‌الله عسگر دیرباز» به گفت‌وگو نشتسته است:

با توجه به اینکه شما علاوه بر روحانی بودن رئیس دانشگاه هم هستید، چه وظیفه‌ای برای خودتان در این خصوص تعریف می‌کنید.
هدف عمده یک طلبه وقتی وارد حوزه‌علمیه می‌شود این است که خادم دین باشد و وقت و عمر و جوانی خود را صرف دین کند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی یکی از بخش‌هایی که انسان می‌تواند برای دین خدمت کند، دانشگاه است. چه به‌عنوان معلم و استاد چه به‌عنوان کسی که کار اجرایی می‌کند و اگر عمر ما در راه خدمت به اسلام و مسلمین و با نیت خالص صرف شود، می‌توان گفت در راه صحیحی قدم برداشته‌ایم.

از منظر شما بعد از گذشت سی سال از انقلاب و مطرح‌شدن بحث وحدت حوزه و دانشگاه، چه‌کار مهمی در این زمینه هنوز اجرایی نشده و نیاز به پیگیری بیشتری دارد؟

کار مهمی که هنوز اجرایی نشده و در ابتدای راه است بازبینی علوم انسانی‌ است که در دانشگاه‌ها تدریس می‌شود و این کار باید بر اساس احکام، مبانی، اهداف و روش‌های اخذ شده از قرآن و احادیث اهل بیت(ع) پایه‌ریزی شود.
کار دومی که جایش خالی است پرورش اساتیدی است که بتوانند این علوم را تدریس کنند چرا که معمولاً اساتید ما با توجه به علوم انسانی رایج کسب تخصص کردند درنتیجه ممکن است اطلاعاتشان در خصوص مبانی دینی و علوم انسانی که منطبق بر مبانی دینی است،کم باشد و ما در این مقوله احساس خلأ و کمبود می‌کنیم.

این فعالیت‌هایی که در سال‌های اخیر در خصوص علوم انسانی اسلامی انجام‌گرفته تا چه حد مطلوب است؟

من به‌عنوان یک ارزیابی‌کننده می‌توانم از صد نمره ۸۰ تا ۹۰ را به این فعالیت‌ها بدهم.
بر اساس آن چیزی که مشاهده می‌شود حضور روحانی‌ها در دانشگاه‌ها چه از طریق نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری و چه از طریق بسیج و واحدهای فرهنگی بسیار پررنگ‌تر از نقش دانشگاهیان در حوزه است به‌طوری‌که احساس می‌شود طلبه‌ها علاقه و انگیزه چندانی به استفاده از این قشر در مدارس علمیه ندارند.

به نظر شما دلیل این عدم حضور چیست؟

برخلاف عقیده شما به نظر من در حوزه‌های علمیه نیز از دانشگاهیان استفاده می‌شود با توجه به اینکه من در مدارس علمیه متعددی چه در قم و چه در شهرستان‌ها حضور داشتم، شاهد آن بودم که در بخش‌هایی که بُعد تخصصی مطرح می‌شود حوزویانی که در کنار علوم حوزوی قصد فراگیری و تحصیل در رشته‌های تخصصی مانند جامعه‌شناسی، حقوق، اقتصاد و روانشناسی را دارند معمولاً از اساتید دانشگاه استفاده می‌کنند.

جدا از رشته‌های تخصصی واحدهایی مانند آشنایی با علم حقوق و آشنایی با علم سیاست با حضور اساتید دانشگاه برای طلاب تدریس می‌شود. بنابراین اینکه بگوییم حوزویان از قبول قشر دانشگاهی امتناع می‌کنند، درست نیست.

چه دغدغه‌ها و خلأهایی در بین قشر دانشجو و طلبه وجود دارد که در دوران طلبگی و دانشجویی شما وجود نداشت؟

جدا از زمینه‌های فکری،مشکل اول درزمینهٔ اشتغال است به‌طوری‌که بسیاری از جوان‌های ما باکارهای یدی و عملی فاصله گرفته‌اند و عمدتاً درزمینهٔ کارهای فکری می‌اندیشند.

یعنی این خوب نیست؟

نه. خوب است اما باید تقسیم‌کار شود یعنی کسانی درصدد کارهای علمی باشند که فکر قوی‌تری دارند و افرادی که از نظر استعداد پایین‌تر از متوسط‌اند ممکن است در شغل آزاد شاهکار خلق کنند و بسیار موفق باشند اما درزمینهٔ علمی تبدیل به فردی معمولی شوند.

نکته دوم اینکه بعد از انقلاب اسلامی با توجه به پیشرفت اقتصادی به وجود آمده در جامعه سطح توقع و انتظار جوان‌ها در خصوص رفاه و امکانات و پیشرفت مادی و مالی زیاد شده است. اگر عموم جوانان چنین ذهنیتی داشته باشند و بعد از مدتی به آرزوها و خواسته‌های خود نرسند، ممکن است به یاس و افسردگی و سرخوردگی مبتلا شوند درحالی‌که در زمان جوانی ما داشتن مسکن یا وسیله‌نقلیه حداقل برای پانزده سال بعد از تشکیل خانواده و داشتن شغل متصور بود.

نکته مهم‌تر هویت‌یابی است. در روزگار گذشته، فراوانی اطلاعات به این حد نبود اما امروزه به‌واسطه نقش شبکه‌های اجتماعی و اینترنت اطلاعات بسیار زیادی در اختیار قشر جوان قرار می‌گیرد در این خصوص جوانان باید گزینش گری داشته باشند و اگر دروازه ذهن را برای ورود هر اطلاعاتی باز بگذارند این اطلاعات انسان را دچار شخصیت متعارضی می‌کند به‌نحوی‌که در موقعیت‌های مختلف رفتارهای ضدونقیضی از خود نشان می‌دهند درنتیجه هویت ثابتی پیدا نمی‌کنند، مخصوصاً اگر خانواده و نزدیکان او توانایی راهنمای او را نداشته باشند یا افراد دلسوزی در اطرافش نباشند ممکن است فرد مدت‌ها به سرگردانی و حیرت دچار شود و خودش با آزمون‌وخطای فراوان به شناسایی راه صحیح برسد.

اگرچه فطرت پاک جوان باعث می‌شود لغزش کم‌تری رخ دهد اما اگر در اطراف جوان افرادی باشند که در هویت‌یابی وی را کمک کنند، با آسیب کم‌تری مواجه می‌شود.

البته این امر جهانی است و اختصاص به مسلمانان ندارد و پدیده جهانی‌شدن یا جهانی‌سازی افق‌های فکری و خواسته‌ها و دانسته‌های مردم دنیا را با هر دین و نژاد و رنگ و زبان به هم نزدیک می‌کند درنتیجه اگر مشکلی پیش بیاید گویا برای اکثریت جوانان کره زمین پیش‌ آمده است. فرهنگ لیبرالیستی باعث پیدایش رفتارها، باورها و انگیزش‌های خاصی شده است که با زمان جوانان نسل گذشته بسیار متفاوت است.

اگر درباره قبول و پذیرش دانشجو مانند حوزه علمیه نوعی غربال‌گری و گزینش صورت بگیرد بهتر نیست؟

این هم یک راه است اما راه بهتر آن است که سیستمی در دانشگاه حاکم باشد که به دانشجو در چهار سال دانشگاه آموزش کاربردی ارائه دهد و فضای مناسبی برای پیشرفت او فراهم شود. به نظر من راه ندادن قابل دفاع نیست. البته عرض من در خصوص پذیرش بی‌قیدوشرط منافاتی با نظر اولم پیدا نمی‌کند بلکه در جامعه باید نوعی استعدادیابی و ایجاد توازن راجع به اشتغال ایجاد صورت بگیرد تا منجر به انباشت نیروی انسانی در یک‌ رشته و نبود و کمبود متخصص در رشته دیگر نشود.

متأسفانه اکنون فرهنگ جامعه دانشجویی به سمتی پیش رفته که افراد از فضاهای کار فاصله می‌گیرند حتی برخی از اساتید رشته‌های فنی مهندسی نیز حاضر به کار کارگاهی نیستند و این امور را درخور و شایسته خود نمی‌دانند. ما نیز درصدد آنیم که این فضا در دانشگاه‌ها ایجاد شود چراکه اگر اساتید به موقعیت‌های کاری نزدیک شوند هم واقعیت‌ها را بهتر درک می‌کنند و صرفاً در عالم ذهنی و انتزاعی به سر نمی‌برند و هم دانشجویان خود را در یادگیری ملموس‌تر کمک می‌کنند.

گفت‌و‌گو از رضا یزدانی

انتهای پیام/۱۳۷
https://qomnews.ir/vdcdf50s.yt0kj6a22y.html
نام شما
آدرس ايميل شما