پنجشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۱ ساعت ۱۲:۵۰
کد مطلب : 11069
در گفت‌وگو با استاد محمدحسين رحمتي مطرح شد

40 سال دغدغه هنر قم را دارم

قم نيوز : قم نیوز: كمتر كسي است كه كمي با عكس و نقاشي و هنر در قم سر و كار داشته و با نام سيد محمد حسين رحمتي آشنا نباشد. اين استاد كه امروز مي‌توان او را يكي از بزرگان عرصه عكاسي و نقاشي در قم ناميد عکاسي را از سال 1352 با خريد يک دستگاه دوربين لوبيتل 2 آغاز کرد. او به غير از عکسهاي شخصي از مردم کوچه و بازار و طبيعت نيز هم عکس ‌گرفت و يکي دوسال بعد با خريد يک دوربين 35 ميليمتري کانن عکاسي را به شکل جدي‌تري دنبال كرد.
40 سال دغدغه هنر قم را دارم
به گزارش قم نیوز، وی مصادف با انقلاب اسلامي به رهبري امام خميني (ره) در سال ۱۳۵۶ از صحنه‌هاي مختلف تظاهرات و مبارزات مردم عکاسي کرد که امروز اين عكس‌ها به يك گنجينه ارزشمند تبديل شده‌اند و در قالب نمايشگاهي با عنوان «شکوه انقلاب» در معرض ديد عموم قرار گرفته است.

استاد پس از انقلاب باز هم بيكار ننشست و در طول سال‌هاي دفاع مقدس به عکاسي از مناطق مختلف جنگ تحميلي پرداخت و پس از آن نيز مناطق روستايي و بومي در گوشه و کنار کشور و طبيعت ايران را به تصوير كشيد.

تأسیس و مسووليت انجمن‌ هنرهاي تجسمي قم، همراهی کانون عکاسان قم، عضويت در هيات مديره انجمن عکاسان قم، شرکت در نمايشگاه انجمن سينماي جوان ايران، برپايي نمايشگاه‌هاي عكس به صورت انفرادي، شرکت در نمايشگاه عکس دفاع مقدس، شرکت در ۸ نمايشگاه جمعي هنرمندان عکاس قم،‌ برپايي نمايشگاه عکس «مروري بر تاريخ هنر با نگاهي به آثار موزه‌هاي برلين، پاريس و رم» و برپايي نمايشگاه عکس «مروري برمعماري سنتي بحرين»و کسب مقام هنرمند برگزيده اولين دوسالانه نقاشان ايران؛ گوشه‌اي از كارنامه درخشان استاد رحمتي است.

استاد در اين سال‌ها تلاش كرده تا با انتشار كتاب‌هاي عكس نسبت به ماندگاري اين هنر و آثار تهيه شده اهتمام ورزيده و از جمله اين آثار مي‌توان به «از مصاحبت آفتاب»شامل مستند عکاسي اجتماعي با موضوع جنگ ۸ ساله، «قم در انقلاب اسلامي ۱۳۵۷» کتاب عکس از رويدادهاي انقلاب اسلامي در قم، «هنر موزاييک» معرفي و آموزش هنر موزاييک(معرق) ايران و جهان و «ديوارنگاري موزاييک» گزارشي مصور از طراحي و اجراي ديوار موزاييکي يادمان انقلاب و آزادي خرمشهر و نیز دو کتاب «آرایه های گچی» در آثار قم و «طراحی در فضای باز» را نیز در دست انتشار دارد.

سيد محمد حسين رحمتي متولد قم در سال ۱۳۳۹ است، از خانواده اي قمي و از سادات برقعي(از نوادگان امامزاده موسي مبرقع(ع) مدفون در چهل اختران قم) که با رفتن اجدادشان به روستاي رحمت آباد، از توابع قم، نام شهرتشان از برقعي به رحمتي تغيير يافته است. وي اين روزها در گير و دار مداواي بيماري چند ساله اي است که او را ميهمان خانه و شيمي درماني و ... نموده است.

استاد رحمتي در يكي از روزهاي سرد زمستاني در خانه پر از گرماي مهر و محبت پذيراي ما بود. وقتي كه براي مصاحبه رهسپار آدرسي كه از او گرفته بوديم شديم بدون نگاه کردن به شماره پلاک مطمئن شدم درست آمده‌ايم. ديوارهاي کنار درب خانه به صورت زيبايي و به دست هنرمندي کاشي کاري شده بود.

زنگ در را كه به صدا درآورديم همسر استاد از ما استقبال گرمي داشت. پس از ورود به حياط خانه استاد در گوشه و كنار جلوه‌هايي از هنر ناب ايراني خودنمايي مي‌كرد... از ديوار گرفته تا ميز و صندلي، نرده، پنجره‌ها و حتي کف حياط...

استاد متأسفانه بيمار بود ولي به گرمي از ما استقبال كرد...خانه استاد فضاي بسيار مطلوبي بود براي سخن گفتن از هنر و هنرمند و دقايقي نشستن پاي حرف استاد...

همه چيز زيبا بود، از فرش هايي که به ديوار آویخته شده بود تا شومينه اي که با کاشي هاي بسيار زيبا تزئين شده بود.

حدود۲ ساعت ميهمان استاد بوديم، مشخص بود که همسر استاد بسيار براي ايشان زحمت کشيده است، حتي در طول مصاحبه هم داروهاي ايشان را فراموش نکردن، چاي ايشان، مخصوص بود و حتي آب خوردني که براي ايشان مي آوردند.

«با وجود اينكه از شهر قم صحبت زياد مي‌شد ولي آنگونه كه بايد به لحاظ نيروي انساني كه شهر را اداره مي‌كند و نهادهاي فرهنگي پيشرفت‌ها قابل توجه نبوده»...اين سخن استاد نشان مي‌دهد كه گويي دل پر دردي دارد از وضعيت هنر...

«سرمايه‌ زيادي در قم در بخش فرهنگ هزينه شده و توسعه مدارس علميه به خوبي صورت گرفته ولي اگر به تعداد اين علما و مدارس افكار و انديشه‌ها مطرح شود اين شهر به يكي از مراكز بزرگ دنيا تبديل خواهد شد».

استاد در ادامه بحث، به روزگاران گذشته و بدو فعاليتش پرداخته و مي‌گويد: غرب به دليل رسيدن به پيشرفت قابل ملاحظه از طبيعت انسان غافل شده است و بيشتر به افزايش سرمايه توجه كرده و غربي‌ها به كشورهايي مثل ما به عنوان بازار نگاه مي‌كنند تا مركزي براي توليد علم و اين جفاي بزرگي است كه به اين شهر شده است. در شهر قم توليد انديشه در سطح بسيار بالا صورت گرفته است و در دوران اخير هم در عرصه فعاليت‌هاي مجازي و هم در دروس حوزوي و به شكل سنتي مباحث بسيار كاربردي مطرح مي‌شود ولي به اندازه‌اي كه شايسته‌ است اين علوم تبليغ نمي‌شود. حال در چنين فضايي طبيعي است كه به هنر ارزش و اهميت قابل توجهي داده نشود و اگر فعاليتي صورت مي‌گيرد و اغلب كساني كه در زمينه هنر در اين شهر فعاليت مي‌كنند قمي نيستند.

استاد رحمتي در ادامه براي ما خاطره‌اي مي‌گويد از زماني كه يك آتليه داشته كه به وسيله آن هم امرار معاش مي‌كرده و هم به علاقه‌اش كه همان عكاسي است مي پردازد. «روزي چند خانم محجبه پيش من آمدند و گفتند كه ما از شهرهاي خود به قم آمده‌ايم ولي در اين شهر يك كلاس هنري وجود ندارد كه از آن بهره مند شويم. من به آنها گفتم كه اين شكوه شما كاملاً درست است و من شرمنده‌ام. براي آقايان برخي كلاس‌ها بود ولي براي خانم‌ها كلاسي وجود نداشت و در زمان جنگ همه اينها تعطيل شد و هيچ چيزي به عنوان كلاس هنري وجود نداشت. اين خانم‌ها من را مجبور كردند يك كلاس گذاشتم و هفته‌اي يك روز كارهايشان را نشان من مي‌دادند و من ايرادهايشان را مي‌گرفتم و بعد از گذشت دو ماه اين فضا به يك كلاس تبديل شد و استقبال زيادي صورت گرفت».

«مقصود از اين سخن اين است كه ما اين مشكلات را داشته‌ايم ولي الان جبران كرديم و به اعتقاد من امروز يكي از مهم‌ترين مراكز هنري كشور را مي‌توان قم دانست چرا كه در عرصه چاپ و نشر فعاليت زيادي صورت مي‌گيرد بسيار رشته‌هاي هنري در كنار اين صنعت رشد كرده است.»

شايد رحمتي را بتوان پدر هنر قم ناميد... الحق كه پدري صفت شايسته اي است چون استاد همانند يك پدر براي هنر قم دل مي‌سوزاند.

«قم امروز به دليل وضعيت سياسي و مذهبي كه دارد يك بازتاب جهاني پيدا كرده و عكاسي و تصوير سازي به دليل اين شاخصه در استان بسيار رشد كرده و ما بيش از تصور خود در قم عكاس و تصويرگر داريم. در چنين شرايطي فعاليت‌ها در اين عرصه بايد حساب شده و از روي تدبير شروع شود قم واقعاً داراي استعدادهاي زيادي است و ان‌شاءلله جهاد دانشگاهي كه يك نهاد علمي است زمينه باروري اين استعدادها هرچه بيشتر فراهم كرده و ما نيز به عنوان كسي كه كار فرهنگي را دوست دارد در اين زمينه اگر بتوانيم قدمي برمي داريم.»

استاد رحتمي در ادامه اين گفت‌وگو شكوه مي‌كند از بي توجهي به نقاط محروم...«اسم قم زياد به كار برده مي‌شود و سرمايه هم در قم زياد هزينه مي‌شود ولي چه ميزان از اين سرمايه‌ها در بخش فرهنگ هزينه مي‌شود؟ ۳۰ و چند سال از انقلاب مي‌گذرد، در قسمت محروم شهر چه اقدام قابل توجهي شده است؟ حرف‌هاي مسئولان را باور كنيم يا عمل و كاركردها را؟».

«بعد از سال‌ها قرار شده است كه يك كتابخانه بزرگ در خيابان امام احداث شود و البته تلاش كرديم كه اين كتابخانه به يك مركز فرهنگي چند منظوره تبديل شده و از نگارخانه و سالن تئاتر بهره‌مند شود تا قسمت غربي شهر قم از بركات اين مركز استفاده كند».

وي در ادامه ضرورت توجه به معرفي اين شهر را مورد تاكيد قرار مي‌دهد و خاطرنشان مي‌كند:«بنده با هزينه خودم كتاب عكس‌هاي مختلفي تهيه كرده‌ام، آيا نبايد از اين كتاب‌ها توسط مسوولان ارشاد تعدادي در اختيار موزه‌هاي مختلف كشورهاي گوناگون قرار گيرد.«از مصاحبت آفتاب» يكي از كتاب‌هاي عكس من است و براي اسم اين كتاب همراه با همسرم شش ماه زحمت كشيديم، كتاب رنگي را در سه هزار نسخه به چاپ رسانده‌ايم، خب چه استقبالي از اين كتاب شد؟»

«مقصود اين است كه چقدر بايد بي سليقگي و بي‌توجهي به مسائل فرهنگي باشد كه نسبت به چاپ دو كتاب من بي‌توجهي صورت گرفت. من كه براي چاپ اين كتاب‌ها به دنبال سود نبودم، مي‌خواستم كار فرهنگي كنم كه البته با بي‌توجي روبه‌رو شدم.»

حوزه اصلي فعاليت استاد نقاشي است و عكاسي را ابتدا به شكل يك كار تفنني شروع كرده است و البته در اين عرصه هم موفقيت‌هاي زيادي را به دست آورده است. «انقلاب اسلامي جذاب و زيبا بود، در بافت فرهنگي و سنتي شكل گرفت و مردمي بود و همه اين مسائل به انقلاب جذابيت داد. در دوران انقلاب براي عكاسي كتك مفصلي خوردم تا بتوانم از درگيري‌ها عكس بگيرم».

استاد رحمتي با وجود اينكه كارنامه پرباري در عرصه عكاسي دارد ولي هيچ گاه از نقاشي نيز غافل نشده است و آخرين اثر او مقدمه‌اي است بر كتاب نقاشان قم.

«در زمينه نقاشي تحقيقاتي را آغاز كردم و اين تحقيق در مقدمه كتاب «نقاشان قم» به چاپ رسيد. براي تهيه اين تحقيق به دنبال نخستين كسي بودم كه در قم كلاس نقاشي گذاشته بود.متاسفانه اين فرد الان در قم ساكن نيست و البته در كما به سر مي‌برد. در مورد نقاشي قم مطالب قابل استفاده و مستندي وجود دارد.»

ذهن خلاق و هنرمند استاد دغدغه‌هاي بسياري دارد از باغ گنبد سبز گرفته تا خانه ملاصدرا.... او معتقد است در مورد گچ بري‌هاي قم هم بي‌توجهي شده است چرا كه قم يكي از بهترين مراكز گچ بري در ايران است و حجم گچ بري در اين شهر زياد است.

«سال دوم دانشگاه بودم، نامه‌اي نوشتم با اين مضمون كه مگر خانه ملاصدرا در اين استان نيست و آيا ملاصدرا نشانه‌اي در ايران ندارد؟ ملا صدرا يك خانه در بصره و يك خانه در كهك دارد و چرا بايد اين خانه در وضعيت نامطلوبي قرار داشته باشد. نامه را به ميراث فرهنگي تهران بردم و چون نامه را دلسوزانه نوشته بودم مورد توجه قرار گرفت و قول دادند كه پيگيري كنند.»

«باغ گنبد سبز يكي از مراكز مهم هنري و منحصر به فرد است و اين گنبدها از مركز سقف داراي گچ بردي و نقش‌هاي اسليمي و هندسي هستند كه تا روي زمين آمده است و بناي بسيار بي‌نظيري است. تنظيم چنين فضاي بزرگي به وسيله گچ بري كار بسيار دشواري است.»

حرف و دغدغه استاد «توجه» است و بس، استاد مي‌خواهد بگويد هنر يك ميراث و ثروت ارزشمند است و نبايد از آن غفلت كرد. «بارگاه فاطمه معصومه(س)، مقابر گنبد سبز و ديگر اين بناهاي تاريخي مايه افتخار هستند كه بايد مورد توجه قرار گيرند. گنبد علي بن جعفر(ع)زيباترين بناي تزئيني دنيا است و برخي از كتيبه‌هاي اين مقبره در موزه‌هاي متروپليتن، لنين گراد و لوور نگهداري مي‌شود به خاطر اينكه اين آثار بسيار زيبا و فاخر بوده است. چند مقام مسئول قمي و تهراني و كشوري اين آثار و بناهاي تاريخي را ديده‌اند؟ شايد رییس ميراث فرهنگي هم اين بناها را با دقت نديده باشد.»

بايد به فكر آيندگان باشيم...دغدغه‌هاي استاد پايان ناپذير است، از گذشته تا حال و آينده...«آقاي هادي شفاعيه پدر عكاسي ايران كه در دانشگاه هنر به ما عكاسي ياد مي‌داد.وقتي دانشجو بودم به عنوان مستند اجتماعي عكس حجله شهدا را ارائه كردم. وقتي در آتليه عكس‌هاي من را ديد، پرسيد كه اين عكس‌ها از كيست و گفتند عكس‌ها براي اين«رحمتي قميه هستش». به من رو كرد و گفت «باز هم از اين عكسا بگير. الان كسي به فكر فرهنگ جنگ نيست. فقط با كيفيت عكس بگير و عكس ماندگار بگير». پدر من كاسب بود تمام پول تو جيبي خودم را اسلايد حرفه‌اي مي‌خريدم در آلمان عكس‌هايي كه مي‌انداختم ظهور مي‌شد و بر مي‌گشت و پس از گذشت جنگ يك مجموعه شكل گرفت و در اين سال‌ها از اين مجموعه حفاظت كردم. نخستين فرصتي كه دست داد به كمك دوستان اين عكس‌ها را به چاپ رسانديم و منظور از سخن اينكه يك حرف و يك معلم خوب چقدر مي‌تواند موثر باشد. تلاش كنيم همه براي شهر خود موثر باشيم».

و سخن آخر استاد حس خوبي به ما مي‌دهد...حس غرور و وطن پرستي...«مردم ايران با فرهنگ ترين مردم دنيا هستند و آثار معماري كه در ايران وجود دارد نشان مي‌دهد ما در اوج فرهنگ و تمدن قرار داريم. اگر ايراني‌ها در استحكام بنا كمي دقت كرده بودند ايران موزه معماري دنيا بود».

انتهای پیام/۱۱۶/
https://qomnews.ir/vdcgyz9q.ak9q34prra.html
نام شما
آدرس ايميل شما

مسافر
با همه وجودم ارزوی سلامتی برای استاد دارم سلامتی برای مردی که فقط یک استاد نبود و نیست یک پدر یک همراه یک کوه محکم برای من بود هست