سه شنبه ۸ دی ۱۳۹۴ ساعت ۱۱:۰۷
کد مطلب : 35729
شاعر آیینی:

دوست دارم شعری برای رحمه للعالمین بودن پیامبر(ص) بگویم

قم نيوز : قم نگار: محمدرضا طهماسبی شاعر آیینی می‌گوید: پیامبر اکرم(ص) به‌عنوان پیونده دهنده دل‌ها است مؤلفه بین قلوبهم و رحمت ایشان جهان‌شمول است و مختص مسلمانان یا شیعیان نیست.
دوست دارم شعری برای رحمه للعالمین بودن پیامبر(ص) بگویم
به گزارش قم نگار، از دوران راهنمایی تک‌بیت‌هایی می‌گفته که با تشویق معلم خود شعر گفتن را به‌طورجدی دنبال کرده است. وی در سال۱۳۵۶ به دنیا آمده و دارای فوق‌لیسانس زبان و ادبیات فارسی است.

برگزیدگی در بخش ویژه هفتمین جشنواره بین‌المللی شعر فجر،جشنواره‌های شفق، پیامبر اعظم، شب‌های شهریور را در کارنامه ادبی خود دارد.

«گزاره‌ها» و «واژگان واژگون» دو کتاب «محمدرضا طهماسبی» است که حاصل بیش از بیست سال شاعری او در آن‌ها جمع‌آوری‌شده است.قصایدش در مدح پیامبر اسلام(ص) و زبان فاخرش او را نسبت به هم‌نسلانش برجسته و ممتاز کرده است.

سالروز میلاد حضرت محمد(ص) بهانه‌ای شد تا با این شاعر آیینی به گفت‌وگو بنشینیم.

تسنیم:چه بخشی از زندگی پیامبراسلام(ص) است که در اشعار آیینی مغفول مانده است؟

از اوان پیدایش شعر فارسی پس از ورود اسلام به ایران تمام شاعران مسلمان فارغ از شیعه و سنی در مدح و منقبت پیامبر اسلام(ص) شعرها سروده‌اند و اگر شعر آیینی به معنای امروز را در نظر بگیریم کمیت آثاری که به وجوه زندگی حضرت علی(ع) و ائمه اطهار(ع) پرداخته کم‌تر از اشعاری است که برای رسول اکرم(ص) سروده شده است.

از سوی دیگر شاعرها هم در غالب اوقات از مضامین یکدیگر وام گرفته‌اند و مضامین و کشفیات شاعرانه دست‌به‌دست شده است اما بسیاری از شاعرانی که به دنبال گفتن حرف‌های تازه‌اند، سعی کرده‌اند ویژگی‌ها و جنبه‌هایی از زندگی پیامبر اسلام(ع) را که مغفول مانده است، در آثار خود جلوه‌گر کنند.

برای مثال جمال‌الدین عبدالرزاق در چندین بند از ترجیع‌بند معروفش به بیشتر جنبه‌های زندگی پیامبر(ص) ازجمله جنگ‌ها، شجاعت، علم، حلم و رسالت ایشان اشاره‌کرده است.

اما آن چیزی که برای من جالب‌ توجه است و آن‌ چنان‌که به نظرم می‌رسد کم‌تر به آن پرداخته‌شده، نقش پیامبر اسلام(ص) به‌عنوان پیونده دهنده دل‌ها است مؤلفه بین قلوبهم و هم‌چنین رحمه للعالمین بودن ایشان. چراکه رحمت پیامبر(ص) جهان‌شمول است و مختص مسلمانان یا شیعیان نیست. برای مثال وقتی آیه قرآن صریحاً بر کشتن یهودی تأکید می‌کند پیامبر به آنان فرصت می‌دهد تا جان خود را نجات دهند.

هم‌چنین این نکته نیز قابل توجه است که پیامبر اکرم(ص) بین جماعت نادان و بدوی عربستان زیست و از چنین افرادی مقدادها و ابوذرها را تربیت کرد. به‌ عبارت‌ دیگر هنر پیامبر درّ و گوهر ساختن از سنگ‌ها بود.

دومین نکته در خصوص پیامبر اعظم (ص) پل زدن از رسالت ایشان به ولایت علی بن ابی‌طالب(ع) است از آنجایی‌که حکومت‌های ضدشیعی در مناطق اسلامی سیطره‌ بیشتری داشتند، در آثار شاعران این دوره‌ به مدح و منقبت امام علی(ص) و ولایت ایشان کم‌تر پرداخته‌شده است.

هم‌چنین در خصوص مدح سایر ائمه معصومین(ع) اشعار یا کاملاً نگاهی کلی دارند و یا از جزئی‌نگری خاصی برخوردارند و آن چیزی که من تابه‌حال موفق به پرداخت آن در شعر نشده‌ام همین پیوند دادن رسالت به ولایت است که امیدوارم در آینده به چنین توفیقی دست پیدا کنم هر چند به صورت پراکنده در برخی ابیاتم آورده‌ام.

تسنیم: چه کتاب‌هایی در خصوص زندگی و سیره پیامبر اسلام (ص)خواندید که به‌طور مستقیم در آثارتان جلوه‌گر شده است؟

ببینید تأثیر مطالعه در شعرهای من به این صورت نبوده که کتابی را امروز خوانده باشم و حاصل آن سرایش یک قصیده در مدح رسول اکرم(ص) باشد. در حقیقت شعرهای من حاصل مطالعات پراکنده من و حتی مشاهده‌های متفاوت است . چه‌بسا دیدن فیلم یا عکس و یا مطالعه اشعار دیگران مخصوصاً شاعران گذشته من را به تحقیق در خصوص زندگی ایشان ترغیب کرده است. برای مثال درجایی گفته‌ام:

بگو به اصحمه نامت، کنون که از همه می‌پرسد
که کیست اینکه خدا از ابر نهاده بر او نگهبانی؟

که در اینجا اشاره‌ای دارم به داستان بحیرای مسیحی که نشانه‌های پیامبر آخرالزمان را در چهره حضرت محمد(ص) دید.

یا برای مثال اگر مولوی در اشعارش به مهر نبوت بین دو شانه پیامبر(ص) اشاره‌کرده است، با خواندن آن بیت به مطالعه دقیق‌تر و عمیق‌تری در این خصوص پرداخته‌ام.

اما کتاب‌های بسیاری در خصوص زندگی و سیره حضرت رسول(ص) از ابتدای تاریخ اسلام نوشته‌شده و به‌تازگی کتاب قاف که به بازخوانی زندگی آخرین پیامبر از سه متن کهن فارسی یعنی «سیرت رسول‌الله»،«شرف‌النّبی» و «تفسیر سورآبادی»پرداخته می‌تواند کمک بزرگی به شاعران برای کشف مضمون و بیان شاعرانه در حوزه شعر نبوی کند.

تسنیم: چرا بیشتر در قالب قصیده به مدح پیامبر اسلام پرداختید؟

به نظر من قصیده قالب مفاخره است و لذتی که در سرایش شعر با زبان فاخر در مدح ائمه اطهار(ع) برای من به وجود می‌آید در غزل پیدا نمی‌کنم. اگرچه آنجا که پای مرثیه و عاطفه در میان است به غزل روی آورده‌ام مثل شعرهایی که برای امام حسین سروده‌ام اما معتقدم ساحت مدح و مداحی بیشتر در قصیده جلوه‌گر است تا در غزل.

به‌عبارت‌دیگر خواستگاه منقبت گویی قصیده است.اگرچه برای بیان حماسه هم محملی بهتر از قصیده پیدا نمی‌شود.

تسنیم: نقش پیامبر اسلام(ص) در پرورش شاعران چگونه بوده است؟ و تأکید ایشان در حوزه شعر بر چه موضوعی بود؟

معجزه بودن قرآن ثابت می‌کند که نگاه خداوند متعال به شعر چگونه است. چراکه زیباترین نثر مسجع را در آیات قرآن می‌توان یافت و اشاره‌های مانند (و ما هو بقول شاعر) ظاهرا نشان‌دهنده آن است که قرآن خیلی با شاعران میانه خوبی ندارد اما درجایی که می‌گوید «الشعراء یتبعون الغاوون» با « الا الذین آمنوا وعملوا الصالحات» سیاست کلی اسلام در خصوص شعر را مشخص می‌‌کند. اگر چه خود پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) نیز آن‌چنان‌که در کتب تاریخی آمده است شاعران را مورد نوازش خود قرار می‌دادند.

این نکته هم در این میان قابل‌توجه است که در روزگار گذشته غیر از شعر رسانه تأثیرگذار دیگری نبوده و گاهی شعر خوب و مردم‌پسند تاسال‌های سال در حافظه مردم ثبت می‌شد و چه‌بسا مرزها را درمی‌نوردید و پیام و مفهوم خود را منتقل می‌کرد.

از سوی دیگر بزرگان و حاکمان و صاحبان قدرت نیز همیشه شعر را وسیله‌ای برای کسب شهرت و کسب محبوبیت قرار می‌دادند و شکل‌گیری حلقه‌های شاعران درباری از این موضوع ریشه می‌گیرد.

پیامبر(ص) نیز به شاعران صله می‌دادند تا در اشعارشان به ذکر صفات پسندیده مورد تائید اسلام بپردازد چرا که پیش از اسلام شعر وسیله به رخ کشیدن اصل و نسب شاعران بوده و پیامبر(ص) سعی می‌کرد با پرداخت این مسائل بی‌ارزش اشعار رنگ و بوی الهی پیدا کنند.

تسنیم: مرز شعار و شاعرانگی در زمینهٔ وحدت اسلامی در آثار ادبی چیست؟

به نظر من معمولاً شعر و شعار باهم‌اند و شعرا نیز شعار می‌دهند و این شعار باید به‌گونه‌ای باشد که از شاعرانگی به دور نباشد.

تسنیم: منظورتان از شعار چیست؟

بگذارید یک مثال برای شما بیاورم. در تاریخ آمده است که وقتی معاویه حکومت مصر را به عمروعاص نداد وی در هجو معاویه قصیده‌ای گفت و در ادامۀ آن به صفات نیکوی امیرالمؤمنین(ع) پرداخته که به جرات می‌توان گفت یکی از بهترین قصاید عربی در مدح امام علی(ع) همین قصیده است.

بنابراین ممکن است شاعر به آن چیزی که می‌گوید عمل‌نکرده باشد اما با استفاده از قوه تخیل خود می‌تواند به خلق شاهکار کند.

من با این شعار دادن شاعرانه مخالفت ندارم چه‌بسا شاعر تابه‌حال نماز نخوانده باشد اما برای نماز بهترین شعرها را بگوید و دیگران را به آن تشویق کند.

تسنیم: آن‌چنان‌که از اشعارتان می‌توان فهمید ارتباط خوبی با قرآن دارید.

به اعتقاد من شاعر آیینی بدون قرآن هیچ حرفی برای گفتن ندارد وباید بتواند اشعارش را به آیات الهی مزین کند یا به طور غیرمستقیم از مفاهیم آن استفاده کند.کسی که می‌خواهد شعر آیینی بگوید باید با قرآن انس داشته باشد چراکه این کتاب معجزه ای است در بستر کلام.

جدیداً نیز غزلی گفتم و در فضای مجازی منتشر شد که درآن از آیات سوره یوسف استفاده‌های مستقیم و غیرمستقیم کردم که در مصرعی می‌گویم: «عشق است و آنچه قال معاذ الله...»

تسنیم: از حال و هوای شعرخوانی امسال محضر مقام معظم رهبری بفرمایید و اینکه بازخوردهای پس از شعرخوانی شما چگونه بود؟ حضرت آقا درباره شعر شما چه گفتند؟

بعد از شش سال در ماه رمضان امسال نوبت به شعرخوانی من رسید و این شعرخوانی را یکی از توفیقات الهی می‌دانم که نصیب من شده است.

شعری که در آن محفل خواندم با موضوع مسائل روز بود که مورد استقبال حضرت آقا قرار گرفت.

در آن جلسه ایشان نکته‌ای فرمودند مبنی بر اینکه اگر شاعر و هنرمند بی‌طرف بود، تضییع نعمت خدا را کرده و اگر خدای‌نکرده طرف باطل را گرفت خیانت کرده است.

من هم برای خودم این رسالت را قائلم که در برابر جنایت‌های که در جهان نسبت به مظلومان عالم اتفاق می‌افتد ساکت نباشم و از هنری که دارم در این راستا استفاده کنم.

به‌عنوان‌مثال برای واقعه منا شعری سرودم که البته به حکومتی بودن و کنگره‌ای بودن هم متهم شدم اما من این شعر را به هیچ کنگره‌ای نفرستادم و بلکه احساس وظیفه‌ام در این خصوص بود که باعث سرایش این شعر شد.

در ادامه به خوانش قصیده‌ای نبوی از محمدرضا طهماسبی می نشینیم:

در خُلق زبانزد شده بر خَلق سرآمد
مختارِ مشیّد شده آن عَبدِ مؤیّد
ای مهر تو و قهر تو در دست گرفته
هم آینۀ رومی و هم تیغ مهنّد
نه شرع شده غامض و نه ره شده مسدود
تا حکم تو شد نافذ و رای تو مُسدّد
ای در تو شده خواب و یقین اندک و بسیار
وی بر تو شده شرّ و شرف کوته و ممتد
ای آنکه مَقام تو از این قوس فراتر
وی آنکه مُقام تو به فردوس مُخلّد
بر شَهپَر جبریل بنه زین که زَنَد لاف
از اینکه کنار تو رسیده است به مقصد
برگرد ! رسول مدنی! پرده برافکن
تا مکّه ببیند رُخ زیبات مجدّد
این سنگ، مگر روی تو و موی تو دیده است
کاینگونه گهی اَبیَض گشته است و گه اَسوَد
روی تو شده شاخص نیک و بد و زین روی
با تو همه خوبیم و بدون تو همه بد
تو شاهد و شاهی و کسی چون تو ز رحمت
بر مؤمن و مرتد ندهد باده ی اَشهد
ای در پسِ هر بار نماز آمده نامت
وی بیعت با تو شده تاکید مؤکّد
نه منبرت از عاج و نه بر روی سرت تاج
نه خِشت سرای تو ز یاقوت و زبَرجَد
نه سیم و نه زر داری و نه کاخ مجلّل
بر فقر نظر داری و بر فقر مقیّد
انسان به یکی روح و یکی عقل شد انسان
وین هر دو تو را داده خدا محض و مُجرّد
زان روز که بی شبهه و بی پرده به انجیل
حق داده بشارت که ز ره می رسد احمد(ص)
آری هم از آن دم ننشسته است مسیحا
تا موکب شهوار تو از راه بیاید
پی برده ز راز تو در این قافله گویا
اینگوشه کشیشی که ز نام تو بپرسد
با نقش و نگارش بزند نقش نگارم
کان گنج، نهان گشته در این قافله شاید
ای اصحمه اینگونه مپرس از همه وصفش
روی نمکین دارد و گیسوی مُجعّد
چون ماهِ عیان هیبتی آراسته در حُسن
چون سروِ روان قامتی افراشته در قَد
مَه ماتِ تناسب شده و مست تعادل
مابین دو ابروش نشسته است مُردّد
هر بار که وارد شده جبریل به کویش
دیده است که حُسنش همه بیرون شده از حَد
ز اوتاد زمین گشت و امین گشت و امان گشت
افضل شد و اعلم شد و اکرم شد و اَجود
تا خیرالانام است دگر غصّه کدام است
کز بهر شفاعت زده در محشر مسند
من سائل این درگه او بی کَرَم و جود
هرگز نکند سائلی از درگه خود رَد
این ذرّه کجا و سخن از حضرت خورشید؟
لال است زبان من از این حُسن زبانزَد
محمودی و مشهودی و مسعودی مقصود
سرمد ز تو خشنود و تو خشنود ز سرمد
ماییم و دلی زار و زبانی که همه عمر
جز مدح تو در کام نگردید و نگردد
جای دگری نیست در این سینه که لبریز
از عشق محمّد(ص) شده و آل محمّد (ص)

گفت‌وگو از رضایزدانی

انتهای پیام/۱۳۷
https://qomnews.ir/vdcf1edm.w6dt0agiiw.html
نام شما
آدرس ايميل شما